رضا رشیدپور و پدرش عکس قدیمی
نوشته شده توسط : مرداد

سایت تفریحی نمکستان,namakstan.ir

رضا رشیدپور و پدرش,عکس خانوادگی رضا رشیدپور , بیوگرافی رضا رشیدپور , vqh vadn\,v

رضا رشیدپور با انتشار این تصویر نوشت : ظهر تاسوعای سال هفتاد و شش بود . دسته ی عزاداری در حیاط خانه مان می چرخید . پیرمرد نوحه می خواند . ام من یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء. … گریه های بی امان …

دستهای ملتمس در هوا می چرخیدند و بر سینه های سوخته فرود می آمدند …. پدرم گوشه ای روی صندلی چرخ دار نشسته بود و آرام تر از همیشه ، تند تند ، اشک می ریخت . نزدیک تر شدم . دست‌هایش را گرفتم . چقدر می لرزید و چقدر محکم بود . مردم از حیاط خانه مان رفتند . یک فنجان چای نذری بدرقه شان شد .

اما پدرم هنوز ام من یجیب می خواند . به خیالم که بلند قامت ایستاده بود ، نشسته روی صندلی روان تقدیر … صدایش کردم . بابا …. می خواهی کمکت کنم که بیایی داخل ؟ چیزی نمانده که باران بیاید … گفت همینجا کنار باغچه راحت ترم . و من تماشا می کردم . باغچه را . اطلسی های منتظر باران را . و طوفان چشم های پدرم را . باران آمد .

شهر را شست . تاسوعا را به تشنگی عاشورا پیوند زد و پدرم را برد … نمی دانم . شاید هم کنار همان باغچه جامانده باشد …. امروز هر باغچه ای که می بینم ، کنارش ، دنبال یک صندلی چرخدار می گردم و چند دسته اطلسی و یک بابای خسته و کمی باران … عاشورا سالگرد پدرم هست . خداوند همه ی رفتگانتان را با مولای سبزپوش محشور گرداند . تسلیت عرض می کنم . التماس دعا

سایت تفریحی نمکستان,namakstan.ir





:: بازدید از این مطلب : 245
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 15 بهمن 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آشپزی آشپزی آشپزی آشپزی آشپزی آشپزی آشپزی آشپزی آشپزی آشپزی آشپزی آشپزی آشپزی آشپزی آشپزی آشپزی